این روزها...2

از وقتی روزها طولانی تر شدن و هوا هم خوب شده کار ما هم حسابی دراومده.دینا جون حوصلش تو خونه سر میره، میره پشت در وامیسته و به در میزنه.این یعنی وقت ددره!ما باید در کوتاه ترین زمان ممکن حاضر شیم و پیش به سوی ددر!!!حالا اگه ما سرحال باشیم که پارک نزدیک خونمونو بعنوان هدف گردشگری  انتخاب می کنیم!!وگرنه که به حیاط خونه اکتفا می کنیم که البته بزرگ و قشنگه و 3تا کوچولوی دیگه همیشه توش مشغول بدوبدو کردن و دوچرخه سوارین!

دینا عاشق بچه هاست و با دیدنشون ذوق می کنه. یکی از پسرها یه سه چرخه داره که دینا دوست داره سوارش بشه اما براش بزرگه از طرفی اون بچه هم حسابی خسیسه!نمیدونم چرا ولی پدرومادرها این روزها دارن خساست و تنگ نظری رو بعنوان یه ارزش به بچه هاشون منتقل می کنن. مثلا من بارها تو بچه های مختلف دیدم که موقع بازی تو پارک اگه توپشون رو به بچه ای ندن یا چه میدونم عروسکشونو به دوستشون ندن مامان یا بابا هیچ قدمی برای تقسیم اون وسیله بازی بین بچشون و دیگری برنمیدارن و حتی بچه رو تشویق  هم می کنن مثلا تو صحبتشون با افراد دیگه می گن قربونش برم بچم وسایلشو خوب میشناسه و نگه میداره.هه هه هه!خوب اینو بچه به چشم تشویق می بینه و حتما بار دیگه انجام میده.درصورتیکه من خیلی جاها خوندم که باید بچه رو تو تقسیم وسایلش با بچه های دیگه تشویق کرد و این باعث رشد مهارت های ارتباطی اونم میشه! واقعا دلم واسه بچه های نسل فردا میسوزه،ما که با بلندنظری بزرگ شدیم وضعمون الان اینه وای به حال اونا!بگذریم... میگفتم که دینا عاشق اون سه چرخه ست اما اون بچه حتی از نزدیک شدن بچه ها به چرخش وحشت زده میشه!!درحالیکه دینا فقط قصد هل دادنشو داره!ماهم که دیدیم اوضاع بدین منواله موتور خودشو میبریم تو حیاط و اونم بازی می کنه. اما واقعا از تقسیم وسایلش با بچه های دیگه لذت میبره!حتی موتورشو به اون بچه خسیس هم میده!

دینا در یادگرفتن مهارتهایی که نداره بسیار بسیار  بادقته(چه خوب و چه بد) کافیه کاری رو از بچه ای ببینه، کاملا با دقت زیر نظر میگیردش و بعد از مدتی ما اون کارو ازش می بینیم. مثلا یک مدت می دیدیم میاد و آب میخواد.بعد از اینکه آب خوردنش تموم شد بقیه آب  لیوانو می پاشه رو زمین.من خیلی تو رفتار اطرافیان دقت کردم که بفهمم کی اینکارو کرده و اون یاد گرفته در آخر کاشف بعمل اومد که کار هلیاست!(دختر کوچولوی همسایه)بعد از اینکه تو حیاط آب می خوره بقیه آبو میپاشه تو باغچه! دینا جون هم اونو بعنوان یک اصل آبخوری یاد گرفته!!!

توی پست دیگه از کارهای جدیدش می نویسم.

فعلا بای!